بیوگرافی خاله بشرا و حاج علیرضا

اگه از بالا به شهرقدیم لار نگاه کنید یکی از معدود بخش‌هایی که هنوز سبز دیده میشه نخلستان خاله بشرا و حاجی علیرضاست. نخلستانی که در محله کووو واقع شده و از حدود 60 سال قبل تا الان محل مراجعه در و همسایه و اهالی شهر برای تهیه‌ی خرما بوده.

قصه‌ی خاله بشرا و حاج علیرضا

سالهای زیادی حاج علیرضا بخاطر کار رفته بود کویت، در اون سالها، خاله بشرا علاوه بر نگهداری از 9 تا بچه‌شون، باغ رو سر پا نگه داشت. حتی وقتی یکی از دختراشون شب‌کوری گرفت و کم کم نابینا شد، باز  هم عاشقانه  به خونه و خونواده‌ش رسید و  بار زندگی رو به دوش کشید.

تا اینکه حاج علیرضا بعد از ۳۰ سال کار کردن از کویت برای همیشه به لار برگشت. با اومدن حاج علیرضا از کویت، اون هم به کمک خاله بشرا  اومد و این بار جدی‌تر از پیش دامداری، مرغداری و باغداری رو ادامه دادند. حالا 50 سال از اون موقع میگذره و با اینکه لار خیلی تغییر کرده و تبدیل به یک شهر ماشینی شده اما حال و هوای خونه‌ی اونها که درست وسط شهر قدیم واقع شده هنوزم خیلی متفاوته. یک خونه‌ی بزرگ و دلباز که درش رو به یک نخلستان خیلی باصفا باز می‌شه.

حالا که خاله بشرا و حاجی علیرضا پا به سن گذاشتن، بخش زیادی از این نخلستان زیبا که حدود 200 تا نخل داره رو به دیگران اجاره میدن تا اون ها هم روزی خودشونو از این باغ در بیارن و تعدادی از نخل ها رو برای خودشون نگه داشتن.
امسال به پیشنهاد امیرحسین، خواهرزاده خاله بشرا، که رابط کشمون در لاره، تصمیم گرفتن محصول این نخل‌ها رو در کشمون بفروشن.