آقای احمدی اهل روستای وامِنان در استان گلستانه و سالهاست بهعنوان روحانی این روستا فعالیت می کنه. حاج آقای احمدی، کشاورزی هم میکنه و اتفاقاً برای ورود زعفران به روستای وامنان و علاقهمند کردن مردم به کشت زعفران هم تلاش زیادی کرده.
آقای احمدی روحانی روستای وامنانه، وامِنان یه روستای کوهستانیه توی شهرستان آزادشهر، استان گلستان. شغل بیشتر مردم این روستا کشاورزی و دامداریه، محصولاتی مثل گندم، جو، عدس، لوبیا و سیب زمینی میکارن. اما چند سالیه که زعفرون هم به محصولات روستا اضافه شده و اتفاقا همین حاج آقای احمدی نقش اصلی رو توی این اتفاق داشته.
حدود سال 77 بود که حاج آقا حین گشت و گذار اطراف روستا زعفرونای وحشی رو دید، به ذهنش اومد که اگه اینجا زعفرون به صورت خودرو در میاد حتما میشه زعفرون هم کاشت! ا اون روزا حال وامِنان مث خیلی دیگه از روستاهای ایران خوب نبود. برای اینکه جووناش بخاطر بیکاری از روستا میرفتن، حاج آقا فکر کرد شاید اگه زعفرون بیاد به روستا باعث موندن و حتی برگشتن جوونا بشه. اینطور میشه که میره سراغ یکی از دوستای خراسانیش. ازش میخواد که بهش پیاز زعفرون بده تا به طور آزمایشی بکاره و نتیجه رو ببینه.
برای آزمایش،توی 1000 متر از زمینای کشاورزیش زعفرون میکاره و محصول خوبی هم برداشت میکنه. بعد برای اینکه توجه مردم روستا به زعفرون کاشتن توی وامنان جلب بشه، موقعی که هیئت روستا رو میبره مشهد، زعفرونشو توی مشهد میفروشه و حدود دوبرابر خرج سفر، از اون زعفرون درآمد کسب میکنه و خرج هیئتم میده. مردم کم کم نظرشون جلب میشه و متوجه میشن که زعفرون کاشتن میتونه براشون یه راه کسب روزی بشه و دست به کار میشن.
حاج آقا هنوز همون 1000 متر زمینی که باهاش شروع کرده رو داره، در طول روز بدون لباس روحانیت، یه کلاه ساده سر میذاره و مشغول کار میشه. حاج آقا هنوز هم دلش برای وامِنان و حال خوب روستا میتپه،اوایل پاییز 99 یعنی همین روزایی که رفتیم برای داستانش توی کشمون باهاش حرف بزنیم داشتند با کمک اهالی روستا یه پل برای روستا میساختن.